شایناشاینا، تا این لحظه: 12 سال و 4 روز سن داره

شاینا شاهدونه ی زندگیمون

خاطرات دخترم شاینا

 

 

 

شکفتن هیچ گلی به زیبایی لبخند تو نیست .پس بخند تا گلها از شرم

 

 

 

 

در غنچه بمانند...

 

33ماهگی شاینای ملوسم

ملوسک قشنگم دیگه 33 ماهش شده خدای مهربون شکرت دخترم دیگه بزرگ شده   و روز به روز شیرین زبون تر میشه خانومی شده برای خودش .خدا جونم بازم ممنون   که  دختری مهربون  دلسوز و با محبت و دوست داشتنی به من دادی.   قشنگم ماهگرد این ماهت رو من و بابایی یه جشن کوچولو برات گرفتیم کیک این ماهت   رو هم خودم برات درست کردم   کیکی که با عشق و علاقه فراوان برای دختر نازم پختم       شاینا و ژست قشنگش   33 ماهگیت مبارک پرنسسم ...
21 دی 1393

ژست های شاینا برای عکس گرفتن

مامان جون جدیدن تا دوربین دستم میبینی سریع ژست میگیری و میگی مامان عکس       وقتی تلویزیون نگاه میکنی     هر وقت آدامس بخوای رو مبل میشینی میگی مامان چشا بس دن باس آداس یعنی مامان چشمها بسته دهنم باز آدامس بعد با یه چشمت نگاه میکنی تا برات آدامس بیارم       اینجا هم داشتی برنامه کودک میدیدی که خوابت برد           عروسک آماده شده که بره بیرون     ...
13 آذر 1393

تولد نورا جون

زنبور کوچولوی من لباس زنبوری پوشیده که بره تولد دختر داییش نورا جون     شاینا با نورا و مهتا و آیناز     شاینا و آرتین و آیناز دوقلوهای خاله   ...
13 آذر 1393

31 ماهگی جوجه طلا

31 ماهگی جوجه طلای مامان که برای شام مامان جون و دایی ها و خاله ها هم دعوت کردم   کیک ماهگردت هم خودم درست کردم     هر وقت کیک درست میکنم اینقدر کنار فر میشنی تا کیک آماده بشه   ...
12 آذر 1393

پرنسس 30 ماهه من

سلام عزیزم  مامان قربونت بره این مدت خیلی تنبل شدم سه ماهه که وبلاگت رو   ننوشتم  تو این مدت هم خیلیییی خانوم و شیرین زبون شدی .تو این پست    عکسهای 30 ماهگی رو میذارم فدای دختر دو سال و نیمه ام برم     کیک ماهگردت رو هم خودم درست کردم     ...
7 آذر 1393

یه روز تابستونی تو حیاط دوستم

چند روز پیش خونه یکی از دوستام دعوت بودیم که حیاط زیبا و باصفایی داشت که باب میل   شاینا بود و اصلا راضی نمیشد که بیاد خونه منم مجبور بودم تو حیاط با ناز گلم باشم و با   هم عکس بگیریم   ...
28 شهريور 1393